ترس اساساً یک واکنش عادی انسان ها هنگام مواجهه با خطر است. این واکنش هدف محافظتی دارد. هنگام مواجهه با خطر، سیستم عصبی با ترشح هورمون انسان را آماده« مبارزه یا فرار » می سازد تا در برابر تهدید، مبارزه یا فرار کند.
اما فوبیا یا هراس، ترسی غیر منطقی است که فرد نسبت به خطرات غیر واقعی و غیر منطقی احساس می کند. مثل ترس از محیط های باز یا بسته، ترس از حیوانات بی آزار و… هراس یا فوبیا ترسی بیمارگونه است که عملکرد فرد را در زمینه های مختلف محدود می کند. برای مثال فردی که از گربه می ترسد بیرون نمی رود مبادا با گربه ای رو به رو شود.
همانطور که از این تعاریف بر می آید این دو متفاوت هستند. یکی واکنشی بیمارگونه و دیگری واکنشی طبیعی است. مثلا کسی می گوید: من فوبیای رانندگی دارم، وقتی رانندگی می کنم خیلی می ترسم که مبادا تصادف کنم. به این جمله توجه کنید. فرد ادعا می کند فوبیای رانندگی دارد ولی به هرحال رانندگی می کند. این ماهیت ترس است نه فوبیا. وقتی فرد از رانندگی و یا از شنا کردن و یا … می ترسد، به هرحال آن را انجام می دهد. ترسش را با تمام وجود حس می کند ولی کاری که می خواهد را انجام می دهد. اما زمانی که کسی فوبیای رانندگی و یا هرچیز دیگر دارد، اصلا تن به انجام آن نمی دهد. با این مثال حتما متوجه تفاوت بین فوبیا و ترس شده اید.
فوبیا ها در دسته اختلالات اضطرابی دسته بندی شده و بسیار شایع هستند.
مولوی این دو را بخوبی در شعر سروده :
عقل جزوی آفتش وهمست و ظن
زانک در ظلمات شد او را وطن
بر زمین گر نیم گز راهی بود
آدمی بی وهم آمن میرود
بر سر دیوار عالی (بلند) گر روی
گر دو گز عرضش بود کژ(کج) میشوی
بلک (بلکه) میافتی ز لرزهٔ دل به وهم
ترس وهمی را نکو بنگر بفهم
گز: واحد طول د قدیم به اندازه فاصله آرنج تا نوک انگشتان
درباره این سایت